تغییرات خلق و خو افسردگی پاییزی
[ بازدید : 205 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]
وبلاگ نی نی من
خانم های باردار هر روز ۲ عدد گردو بخورید
مصرف گردو بارداری
🔹افزایش هوش جنین:بین تمامی مغزها، گردو تنها مغزی ست که میزان اسیدهای چرب امگا۳ آن برابر با ماهی است؛تقریبا هر ۲الی۳ عدد گردو اندازه معادل ۲۰۰گرم ماهی امگا۳ دارد.مصرف روزانه گردو به خصوص از ماه چهارم باعث افزایش هوش جنین می شود
🔹جلوگیری از کمردرد بارداری و یبوست:مصرف گردو از کمر درد و یبوست در بارداری جلوگیری می کند
🔹وزنگیری مناسب جنین:گردو سرشار از پروتئین است و موجب وزنگیری مناسب جنین و تپل شدن نوزاد میشود
ترجمه اختصاصی کانال و پیج مراقبت و تغذیه مادر و نوزاد
درمان ناباروری با قرص گلای وانس(متفورمین)
✅موارد کاربرد گلای وانس و خواص آن برای خانمهایی که قصد بارداری دارند:
♦️تنبلی تخمدان
♦️تخمک گذاری
♦️بارداری در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک یا تخمدان های چند کیستی (PCOS)
♦️درمان ناباروری هایی که به علت عدم تخمک گذاری هستند
♦️خانمهایی که به کلومیفن هم مقاومت پیدا کردند
♦️تحریک تخمک گذاری
متفورمین در دسته داروهای ضد دیابت است و غالبا نیز برای بیماران مبتلا به دیابت غیر وابسته به انسولین که به رژیم غذایی پاسخ نداده اند و در بیمارانی که اضافه وزن دارند کاربرد دارد و از طرفی برای مشکلات مربوط به ناباروری زنان نیز متفورمین و شکل تجاری گلای وانس مصرف می گردد.تحقیقات نشان داده اند این داروی دیابت برای درمان ناباروی هایی که علت آن تخمدان پلی کیستیک است موثر واقع می شود.
🔴در کنار مصرف این دارو تغذیه سالم و ورزش بسیار موثرست.
عوارض دود سیگار و قلیان برای نوزادان و کودکان
🔻نوزادان و کودکانی که در معرض دود سیگار و قلیان هستند،بیشتر دچار بیماری های تنفسی،سینه پهلو،آسم،عفونت گوش و سینوس،برونشیت و سوزش چشم میشوند
🔻نوزادانی که پدر و مادر دودی دارند بیشتر دچار کولیک میشوند؛محققان دریافته اند نیکوتین مصرفی مادر نه تنها باعث ایجاد بیقراری و ناراحتی در نوزاد میشود بلکه قرار گرفتن نوزاد در معرض دود یک عامل تحریک کننده در دردهای کولیکی نوزاد است.
🔻کشیدن سیگار و قلیان در دوران شیردهی باعث ایجاد تهوع، استفراغ، گرفتگی شکم و اسهال در نوزاد می شود.
🔻احتمال بروز سندرم مرگ ناگهانی نوزاد در خوای،در نوزاداتی که والدین دودی دارند تا ۷ برابر بیشترست
🔻نوزادان و کودکانی که در معرض دود سیگار و قلیان قرار میگیرند ۲تا ۳ برابر بیشتر دچار مشکلات تنفسی و آلرژی قرار میگرند این کودکان بیشتر دچار علائم آلرژی سرفه های شدید که به گلودرد و عفونت گوش و گلو منجر خواهد شد مبتلا میشوند
🔻کودکان و نوزادانی که در معرض دود قرار دارند HDl خونشان کمتر از حد معمول است HDL یا هم چربی مفید خون جلوی بیماری های شریانی را میگیرد
🔻فرزندانی که در خانواده دودی بزرگ میشوند احتمال ابتلا آنها به سرطان ریه تا دوبرابر بیشترست
🔻کودکانی که در خانواده های دودی بزرگ میشود تا دو برابر احتمال سیگاری شدن آنها بیشترست
ترجمه اختصاصی کانال و پیج مراقبت تغذیه مادر و نوزاد
9 ماده خوراكي براي پيشگري از ريزش مو
هويج
لوبيا
آجيل
اسفناج
جودوسر
تخم مرغ
گوشت گاو
ماهي قزل آلا
تخمه آفتاب گردان
چگونه زودتر باردار شویم؟
#اقدام بارداری
بهترین سن بارداری ۲۰ تا ۲۵ سال هست ولی شما میتوانید در سن ۳۹ سالگی بارداری خوبی داشته باشید اگر سالم باشید.
✳️تخمکگذاری: هر ۲۸ روز یک بار یک تخمک آزاد میشود زمان تخمک گذاری را شناسایی کرده و در این زمان اقدام نمایید. ۱۴ روز بعد از اولین روز قاعدگی زمان تخمکگذاری است و ۲۴ ساعت بعد و قبل از این تاریخ بهترین زمان نزدیکی است.
✳️مصرف توتون و کافئین رو به حداقل برسانید چون این مواد هم بر روی اسپرم و باروری مردان اثر دارد و هم احتمال سقط جنین را بالا میبرد.
✳️کاهش استرس: استرس باروری زن و مرد را کاهش میدهد.
✳️تناسب اندام: اضافه وزن باعث ناباروری میشود میوه و سبزیجات را در رژیم غذایی خود قرار دهید.
✳️انتخاب بهترین پوزیشن حین نزدیکی: زن باید در قسمت زیر و دراز کشیده قرار گیرد و کمی لگن خود را بالا ببرد تا اسپرم به راحتی سمت تخمک حرکت کند.
✳️داشتن رابطه جنسی منظم: حداقل هفته ای سه بار باشد.
با نگهی گمشده در کهنه خاطرات
پهلوی دیوار ترک خوردهای سپید
بر لب یک پله چوبین نشستهام
با سری آشفته، دلی خالی از امید
میگذرد بر تن دیوار، بی شتاب
در خط زنجیر، یکی کاروان مور
نامتوجه به بسی یادگارها
میشود آهسته ز مد نظاره دور
گویی بر پیرهن مورثی به عمد
دوخته کس حاشیه واری نخش سیاه
یا وسط صفحهای از کاغذ سپید
با خط مشکین قلمی رفته است راه
اندکی از قافلهٔ مور دورتر
تار تنیده یکی عنکبوت پیر
میپلکد دور و بر تارهای خویش
چشم فرو دوخته بر پشهای حقیر
خوشتر ازین پرده فضا هیچ نیست، هیچ
بهتر ازین پشه غذا عنکبوت گفت
نیست به از وزوز این پشه نغمهای
عیش همین است و همین: کار و خورد و خفت
از چمن دلکش و صحرای دلگشا
گفت خوش الحان مگسی قصهای به من
خوشتر ازین پرده فضا هیچ نیست، هیچ
جمله فریب است و دروغ است آن سخن
۲
پنجرهها بسته و درها گرفته کیپ
قافلهٔ نور نمیخواندم به خویش
بر لب این پله چوبین نشستهام
قافلهٔ مور همی آیدم به پیش
پند دهندم که بیا عنکبوت شو
زندگی آموخته جولاهگان پیر
کهات زند آن شاهد قدسی بسی صلا
کهات رسد از نای سروشی بسی صفیر
من نتوانم چو شما عنکبوت شد
کولی شوریده سرم من، پرندهام
زین گنه، ای روبهکان دغل! مرا
مرگ دهد توبه، که گرگ درندهام
باز فتادم به خراسان مرگبار
غمزده، خاموش، فروخفته، خصم کامل
دزدی و بیداد و ریا اندر آن حلال
حریت و موسقی و می در آن حرام
۳
پهلوی دیوار ترک خوردهای که نوز
میگذرد بر تن او کاروان مور
بر لب یک پلهٔ چوبین نشستهام
با نگهی گمشده در خاطرات دور
#اخوان
همسایه های خوب
یکی یود یکی نبود
توی یک جنگل سرسبز و قشنگ ، حیوانات زیادی زندگی می کردند. همه ی آنها مهربان بودند و با خوبی و خوشی در کنار هم به سر می بردند.خرگوشها و موشها زیرِ زمین لانه داشتند و همسایه های خوبی برای هم بودند. بسیاری از حیوانات لابلای شاخ و برگ درختان آشیانه داشتند .عده ای هم توی تنه ی درختان لانه درست کرده بودند. میمونهای دم دراز روی درختها می خوابیدند و از میوه ی آنها می خوردند و از شاخه ای به شاخه ای و از درختی به درختی دیگر می پریدند، اما مزاحم پرنده ها و حیوانات دیگر نمی شدند. بقیه ی حیوانات نیزهمسایه هایشان را اذیّت نمی کردند؛مثلاً جغد وقتی شبها به دنبال غذا می رفت سروصدا نمی کرد تا میمونها بیدارنشوند. میمونها هم روزها که جغد استراحت می کرد، سروصدا نمی کردند تا او بخوابد و خستگی درکند.
یک روز میمون کوچکی که پشمهای قهوه ای و چشمان قرمزرنگی داشت و تنهایی سفر می کرد، از راه دوری به جنگل سبز رسید. او وقتی آرامش جنگل را دید و متوجه شد همه ی حیوانها با مهربانی در کنار هم زندگی می کنند و همسایه ها هوای همدیگر را دارند، تعجب کرد. به وسط جنگل رفت و روی یک درخت نارگیل پرید ؛ نارگیلها را چید و با سروصدای زیاد به سوی حیواناتی که از آنجا رد می شدند، پرتاب کرد.حیوانها فرار کردند. میمون با صدای بلند خندید و گفت:« سلام دوستان، مهمان نمی خواهید؟ من میمون کوچولوی شیطون و بلا آمده ام با شما زندگی کنم.از امروز دیگر کسی نباید توی این جنگل غمگین و ناراحت و بیصدا باشد. من همه ی شما را می خندانم. راستی چرا همه ی شما اینقدر آرام هستید؟»
خانم زرافه سرش را بلند کرد و جواب داد:« ما حیوانات خوبی هستیم، بیخودی سروصدا نمی کنیم تا دیگران هم راحت باشند.»
میمون کوچولو قاه قاه خندید و گفت:« اما اینطوری حوصله ی همه سر می رود.حالا من کاری می کنم که همه شاد شوید.»
بعد دوتا چوب کلفت برداشت و آنها را به هم کوبید و شروع کرد بلندبلند آواز خواندن:
میمون دم درازم
خوشگل و خوب ونازم
شیطونم و بلایم
میمون ناقلایم
روی درخت تاب می خورم
از چشمه ها آب می خورم
خانم زرافه با نگرانی گفت:« آهای میمون کوچولو، اینقدر سروصدا نکن. جغدها خوابند، ناراحت می شوند. آقای خرگوش هم مریض است و توی لانه خوابیده و استراحت می کند. او هم ناراحت می شود.»
میمون گفت:« ای بابا! بدون شادی که نمی شود زندگی کرد. من آمده ام تا اینجا زندگی کنم. قبلاً جایی بودم که کسی از من خوشش نمی آمد. به اینجا آمدم اما انگار اینجا هم کسی مرا دوست ندارد.....»
جغد پیر که بیدار شده بود و به حرفهای آنها گوش می داد، گفت:« حق با توست میمون کوچولو، اینجا زیادی ساکت و آرام است.اما توی هر لانه هم چند تا حیوان هست که می خواهند استراحت کنند و اگر همسایه ها سروصدا کنند آنها ناراحت می شوند. من پیشنهادی دارم....»
میمون و زرافه و خرگوش و موش وجغدهای جوان و بقیه ی حیوانها همه با هم پرسیدند:« چه پیشنهادی؟»
جغد گفت:« کمی دورتر از لانه های حیوانات، می توانیم جایی را برای تفریح و سرگرمی درنظر بگیریم و هر روز برای صحبت کردن و بازی و تفریح به آنجا برویم و هرچه دلمان خواست سروصدا کنیم ؛اما وقتی برگشتیم مواظب باشیم که برای همدیگر مزاحمت ایجاد نکنیم. قبول است؟»
حیوانها فکری کردند و همه با هم گفتند:« بله، قبول است.»
آن وقت جغد گفت:« پس همگی دنبال من بیایید.»
او پرواز کرد و حیوانها هم به دنبالش راه افتادند. رفتند و رفتند تا به چشمه ی آب وسط جنگل رسیدند.جغد گفت:« هرروز که برای خوردن آب به اینجا می آیید، می توانید بازی و تفریح کنید و بعد به لانه هایتان برگردید. اینجا هرچقدر سروصدا کنید کسی ناراحت نمی شود، اما جایی که لانه ها هستند، ممکن است حیوان بیمار یا خسته ای باشد که از سروصدای شما ناراحت شود.»
میمون کوچولو با خوشحالی خندید و گفت:«آفرین به فکرِ خوب ِجغدِ دانا! من که با پیشنهاد او موافقم.»
بقیه ی حیوانها هم یکصدا گفتند:« ما هم موافقیم.» و دست زدند و هورا کشیدند.
از آن روز به بعد حیوانها وقتی از خواب بیدار می شدند ، به کنار چشمه می آمدند، آب و غذا می خوردند و با هم حرف می زدند و بازی می کردند. میمون کوچولو و چندتا از میمونهای جنگل سبز هم یک گروه نمایش تشکیل دادند و گاهی نمایشهای شاد و بامزه و خنده دار اجرا می کردند و باعث شادی دیگران می شدند. به این ترتیب همه ی حیوانات از زندگی در جنگل سبز خوشحال و راضی بودند